به گزارش پارسیان همراه به نقل از خبرگزاری دانشجو، نشست «سیاستهای دولت در زمینه داخلی سازی صنعت موبایل»، با حضور نمایندگانی از معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری، رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران و نمایندگان انجمن تلفن همراه، تبلت و لوازم جانبی ایران برگزار شد.
علیرضا کلاهی، رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی درباره شبهه پیش آمده درباره تخصیص ارز توسط معاونت علمی گفت:
صحبت هایی درباره معاونت علمی مطرح شد که غلط بود. من در خصوص رانتهایی که به اسم تولید به برخی افراد داده میشود، موبایل را مثال زدم که یکی از پوشالی ترین تولیدات است و از جمله کالاهایی است که هیچ قسمتی از آن در ایران تولید نخواهد شد در حالی که به نام تولید داخلی، وامها و ارزهایی به شرکت ها داده شده است.
موضوع وام و تخصیص ارز، دو موضوع جداست. در کمیسیون صنایع یکنگاه نقادانه داریم. ما با تعدد بیش از حد وارادات در برخی از رشته های صنعتی مواجهیم که انگیزه آن ارز دولتی و وام های هنگام احداث است.
تولیدی که واقعا دانش بنیان و بر اساس کار باشد و بتواند در زنجیره های منطقه ای نقش ایفا کند باید حمایت شود و تولیدی که نتواند صادرات کند در هیچ نقطه مناسبی از قیمت و کیفیت قرار نگرفته و به دنبال رانت است. به دنبال هرگونه ممنوعیت واردات هستیم ونرخ گمرک باید منطقی باشد.
باید از معاونت علمی عذرخواهی کنم چون معاونت علمی پرداختی به این دست شرکت ها نداشته است،اما از دیگر وزارتخانه ها وام هایی گرفته شده است و با حمایتی که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات انجام داده این احتمال هست که این وزارتخانه وام هایی داده باشد.
باید در هر صنعتی ببینیم کجای زنجیره ارزش آن قرار داریم. چه تولیدی از زنجیره ارزش، به صرفه است و در آن بخش با مزیتهایی که داریم میتوانیم وارد شویم و نقش آفرینی کنیم. در صنعت موبایل هم تجربیات مختلفی داشتیم، این که کجای زنجیره ارزش قرار بگیریم مثلا ذر صنعت خودرو اگر هاب پخش قطعات منطقه بودیم نقشی پررنگ تر در زنجیره ارزش این داشتیم. در موبایل و زنجیره ارزش آن ، با تجربیاتی به دست آمد به یک برآورد برسیم که در کدام بخش باید ورود داشته باشیم.
ما باید وضعیت صنعت گوشی موبایل را بدانیم. کشور ما سالانه ۳ تا ۴ میلیارد دلار تخصیص ارز به حوزه موبایل دارد و باید توجه داشت که صنعت موبایل، دارای تفاوت های ساختاری با صنعت خودرو است به طوری که موبایل، بازار متمرکزی دارد و گرچه با تعداد شرکت زیادی وارد کننده و توزیع کننده مواجهیم اما ساختار آن یکپارچه و متمرکز به چند شرکت است.
چالش دیگر ما در صنعت موبایل این است که فرصت های تعامل در حوزه نرم افزارهای موبایل را نداریم. موضوع بعدی روابط حاکمیتی و حکمرانی در این حوزه است. مثلا این شرکت ها تعهداتی را به کشور های مقصد می دهند مانند خدمات گم شدن گوشی و … که کشور ما در این حوزه ها نیز با چالشهایی مواجه است.
ماهیت صنعت موبایل این گونه است که تا پانزده سال پبش بازار عمدتا در دست چند برند اروپایی بود. برندهای اروپایی که جای خود را به برندهای چینی دادند یک ساختار متمرکز زنجیره تامین و توزیع داشتند. شرکت های عمدتا فعال در کامپیوتر ماهیت یکپارچه این صنعت را شکستند و شرکت های تولید کننده اصلی تجهیزات یا OEM و نیز شرکتهای طراحی کننده یا ODM خدمات را به چندین برند مختلف ارائه می دهند و اکثر برندها الان از خطوط طراحی و تولید یکسانی خارجی می شوند. اکنون شرکت ها یکساننداما طراحی رابرای برندهای مختلف انجام میدهند. این فضا کاملا نسبت به یکی دو دهه قبل که شرکت های محدودی ساختار زنجیره تامین یکپارچه داشتند متفاوت است.
شناخت صنعت، وضعیت موجود و وضعیت جهانی و زنجیره ارزش راهنمایی می کند که کجا می توان ارزش آفرینی کرد.
بازار ایران این ظرفیت را دارد که تغییر وزن پیدا کند که قدرت چانه زنی بازرگانان را به سمتی یبرد که محصولات با کیفیت بالاتر و خدمات بهتری را از کمپانی ها مطالبه کنند.
می توان کارهایی در این زمینه انجام داد. مثلاً می توان از شرکت هایی که برای برندهای معروف گوشی طراحی می کنند خواست که گوشیای با قیمتی ۳۰ درصد ارزان تر برای کشور ما طراحی کنند تا حداقل ۳۰ درصد کاهش ارزبری داشته باشیم. اگر گوشی با کیفیت مناسب و قیمت خوب طراحی و تولید می شود باید مورد حمایت قرار بگیرد.
اگر بتوانیم به بخش های مختلف زنجیره ارزش مانند تامین قطعات توزیع و … تسلط پیدا کنیم، می توانیم این توانمندی را عمق ببخشیم و تسلط را افزایش دهیم. در گوشی های دکمه ای، که ارزبری صد میلیون دلاری دارند می توانیم کارهای خوبی انجام دهیم و قیمت تمام شده نیز قابل مدیریت کردن است.
تصور عمومی از تولید این است که کارخانه ای وجود دارد که هر کدام از قطعات را تولید می کند. این تفکر که تولید اساساً در کشور ممکن نیست و صرفه ندارد و باید حتما تولید کننده کل زنجیره ارزش باشیم را از اساس قبول نداریم چون هیچ تولیدکننده صددرصدی در هیچ کالایی وجود ندارد و همه بازیگران، در درصدی از زنجیره ارزش نقش آفرینی می کنند. هر کسی باید نقش خودش را در زنجیره ارزش پیدا کند. ما باید نقش خودمان را در زنجیره ارزش موبایل پیدا کنیم و جایگاه خود را در آن جایابی کنیم.
ما در طراحی، تعمیرات، فروش و قطعات می توانیم نقش آفرینی کنیم. در قطعات غیر فناور، که تیراژ بالایی دارند می توانیم نقش داشته باشیم و در بحث قطعات فناوری هم نه تنها در ایران که در بخش کثیری از کشورها قابل انجام نیست. چینی ها مسیر نفوذ و عمق بخشی به زنجیره ارزش را دنبال کرده اند و از مونتاژ شروع کردند تا توانستند در زنجیره ارزش نفوذ کنند. مونتاژ و برندینگ نقطه شروع آن ها بود. به مرور یک سری قطعات را داخلی سازی کردند. در ادامه با قطعات تماما خارجی، کار برندینگ و طراحی را به عهده گرفتند و اکنون، اگر گوشی را تماما از خارج وارد کنیم می توانیم تا چهل و پنج درصد زنجیره را در داخل داشته باشیم.